از کجا شروع کنیم.....                                            

آهان...از اینجا شروع میکنیم که.....        

شاید از سر کنجکاوی بود و شاید هم برای اینکه حرکتی داشته باشیم....با جنبش نرم افزاری پیش بریم....از این دست حرفا...

سر جمع استفادمون هم mp3 که حساب کنی 5 یا 6 ماه شد...که از خداوند متعال بابت تلف کردن عمرمان یحتمل ارتکاب گناهی از سر جهالت طلب عفو مغفرت داریم...که اگر از همان اول میدانستیم در مسنجر چه خبر است قلم پای مبارک را میشکستیمو و آن طرف ها پیدایمان نمیشد....

آنجا بودیم که حس کنجکاوی دست داد و بعد از مدتی وب نویسی یاهو مسنجر را راه انداختیم و بسم الله گفتیم....خوب ظاهرا اولش یه سری جذابیت داشت که شاید بیشتر وقت های آزادمان را در این دنیا میگشتیم....اوایل زیاد تمایل نداشتیم(الته تا آخر هم همینطور بود) با جنس مخالفمان حرف بزنیم...اما آنقدر آمدن و گفتن که قصدی نیست و برای تبادل نظر و کار فرهنگی است که ما هم حرف گوش کن گفتیم باشه و سخن میگفتیم (نه مینوشتیم)...که در اینجا کسی مقصر نیست الا جهالت خودمان و بس...همین که یکی ادت میکرد و میگفتی بسم الله از جنسیتت میپرسیدن که از جامعه رجال یا نسوان هستی...و همیشه هم این سوال پیش میومد آخه اگه غرض کار  فرهنگی این حرفا است به جنسیت چه حاصل..همین که میفهمیدن هم جنس هستی یا علی و سر وته حرف یه جورایی هم میوردن..اما همین که میفهمیدن مخالفی هی میگفتی یاعلی و هی میگفتن بسم الله...(البته این مال همون اوایل بود که خیلی ببو بودیم...)بعدتر میگفتیم اگه امری هست بفرمایید گاها تلاش میشد برای کشف جنسیت اما دیگه ما رکب خور نبودیم و از هالویی در اومده بودیم...دیگه اواخر بلکل از گفتن جنست خبری نبود مگر در مواقع ضرورت ...مدتی که گذشت دیدیم که نه بابا انگار تبادل و این حرفا فقط حرفه...هیچ بخار و حاصلی نداره....آهان بعضا عزیزانی هم معلوم نبود از کجا آی دی ما رو گیر آورده بودند برا فضولی و آمار دادن...که ما به روی مبارکشون نمیوردیم اما متوجه نیت بودیم...بماند که بعضی مواقع از منظورها و نیت ها هم دپرس میشدیم... حرف را ناگفته میگذاریم که دیگه درست نیست ...تا اینکه روزی از یه شیر پاک خورده ای پرسیدم تو چرا با جنس مخالف نمیچتی گفت نامحرمه..کمی تامل لازم بود که به خود آیی که واقعا نامحرم ،نامحرمه...چه لزومی داره باهاش حرف بزنیم و به غیر از ایجاب... خوب با محارم هم طور دیگه ای ارتباط برقرار میکنیم...تا کی سر خودمان را شیره بمالیم...!!!زین دلیل برای اینکه بیشتر از شرمنده حضرت حق و خودمان و وجدان مبارک نشویم عطای مسنجر را با توبه به درگاه خداوند به لقایش بخشیدیم....با خیالی آسوده یکسال و اندی است که به زندگیمان ادامه میدهیم...هیچگاه هم ذره ای تردید و پشیمانی به دل راه ندادیم....

اما این مسنجر سه تا نقطه سوای مضرات مزیت هایی هم دارد... که چندی مزیت برای خودمان داشت را ذکر میکنیم...:

1. دوستانی بسیار خوب را زین طریق یافتیم....

2. بعضا جنس مخالفمان در مواقعی واقعا کمکان کردن و  در گره های نتی ودانشگاهی یاری ...که از همین جا مراتب تقدیر خود را اعلام میداریم...

3. در ضمن بیشتر اد لیست بنده از همجنسان بودند ومعدودی از جامعه مخالف....فکر نکنید شب اندر روز با مخالفین چت میکردیم که از نوادر بود....

4.  البته این حرفا عمومیت داشت ،بعضا خواص هم دارد....(کلی گفتیم که بعضی عزیزان هم با این مشکلات روبرو بودند)

اما چند نکته....:

1. لطفا نیایید بگید که برو به چت روما این حرفا سر بزن دارند کار فرهنگی و .....میکنن ...سر زدیم بعضی جاها آنقدر شیر تو شیر بود که نفهمیدیم چه خبره...؟؟؟بعضی البته معدود واقعا مفید بود و استفاده هم کردیم....

2. آن هایی که جنسیت ما را میدانند خوش به حالشان ....

    آن هایی که نمیدانند برند از آنهایی که میدانند بپرسند....

    اما آن هایی که میدانند خواهشا به آن هایی که نمیدانند نگویند...با تشکر...(شاید مزاح بود)

3. عذر و پوزش ما را همه دوستان بپذیرند که اگه حرفمان تندی داشت و سوختند...

4. به جوانان عزیز هم توصیه میکنیم اون طرفا پیداشون نشه که بعید است حاصلی برای عمرجوانیشان داشته باشه...الا تباهی...

5. آمادگی شنیدن هر گونه بد وبیراه و...را داریم....

و در آخر همه این حرفا رو زدیم که بگوییم خواهشا دیگه کامنت و ایمیل نذارید که کجایی و کم پیدایی و ادت کردیم و آف گذاشتیمو و .....فکر میکنم بعد از این مدت مشخص باشه که نیستیم و فقط در این مکان مشغولیم....

در آخر آخر که باید اول از همه گفته میشد و ندانم کاری یا حواس پرتی نویسنده بود که در اینجای کلام آمد...سلام بر شعبان و اعیادش،سلام بر حسین (ع) و عباسش،سلام بر سجاد و سجده هایش،سلام بر رقیه کوچک و بزرگیش،سلام بر علی اکبر و جوانیش،سلام بر نیمه شعبان و ظهور مولودش...اعیاد مبارک....

کربلایی باشید....